تهران- ایرنا- یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس گفت: من با دو پا به اردوگاه رمادیه رفتم ولی وقتی از بیمارستان برگشتم، یک پا داشتم. دوستان مرا دلداری دادند ولی گفتم «خدا را شکر که یک بخش از بدن مرا پذیرفته است».
تهران- ایرنا- یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس گفت: من با دو پا به اردوگاه رمادیه رفتم ولی وقتی از بیمارستان برگشتم، یک پا داشتم. دوستان مرا دلداری دادند ولی گفتم «خدا را شکر که یک بخش از بدن مرا پذیرفته است».
تهران- ایرنا- یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس گفت: من با دو پا به اردوگاه رمادیه رفتم ولی وقتی از بیمارستان برگشتم، یک پا داشتم. دوستان مرا دلداری دادند ولی گفتم «خدا را شکر که یک بخش از بدن مرا پذیرفته است».
دیدگاهتان را بنویسید